۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

خیلی باید گفت و نوشت تا آنطور که می‌خواهم روایت مهاجرت، روایتی به تام تعریف شده باشد. سعی می‌کنم کوتاه و مکرر باشند.

اول حدیث گوگل‌ریدر و فیلم‌ها و خبرها و فیس‌بوک و صدای نگران پشت تلفن است. که چطور باید قدم‌ عنوان خبرها را پایید تا مگر خبر مرگی، شکنجه‌یی، حبسی. فیلم له کردن صورت کسی، چاقو زدن عزیزان مردمانت، کوباندن توی سر بی‌گناهی. این‌ها همراه آرزوی بودن بین مردمی که سعی دارند زندگی‌هاشان را، خوشی‌هاشان را، طریق فکر کردنشان را، صدایشان را پس بگیرند.
چرا اینجایم و آنجا نیستم؟! من خواهان ۲۴ سال زندگی ربوده شده خودم نیستم؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر